گلم رفته بودی شنا
میرفتی جلو ولی تا موج می اومد میومدی عقب وفقط نگاه میکردی ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
16:40
عزیزم ببین چقدر کوچولو بودی ولی با این حال دنیای مایی
خواستم بهت بگم جیگری
عزیز دلم امروز خیلی شیطونی کردی از درو دیوار بالا میرفتی برای کنترل کردنت یه ذره داشتم کم میوردم از جارو برقی گرفته تا تمام وسایل و میریزی بهم ولی عاشقتم با تمام وجود دوست دارم هر لحظه و هر ثانیه اینو تکرار میکنم ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
18:30
بدون عنوان
امیر جان عزیزم العان که دارم این متن و برات مینویسم خونه مامان پروین هستیم بابا وحید شب کار منم خوابم نمیبره داشتم به تو نگاه میکردم که پیش خودم فکر کردم اینو برات بنویسم امیرم من از بودن تو کنار خودم خیلی لذت میبرم درست بعضی وقتا خیلی اذیت میکنی مخصوصا العان که چهار دست و پا میری ولی انقدر دوست دارم که اذیتات هیچ میخواستم فقط بهت بگم یک روز بدون تو میمیرم ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
18:29
اولین روزای بودنت
امیرم روزای اول خیلی کوچیک بودی انقدر که برای بغل کردنت میترسیدم ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
3:42
امیر کوچولو برای اولین بار اومده بودیم خونه مامان پروین جون
خوش اومدی عشقم به خونه مامان جون ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
3:40
اولین لبخند امیر گلم......
خونه مامان جون بردیمت حمام بعد از اینکه بهت لباس پوشوندم با لبخند قشنگت ازم تشکر کردی با هر لبخندت دوباره جون میگیرم ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
3:39
عزیز دلم برای اولین بار شیشه شیر و خودت گرفتی
تازگی وقتی میخوام ازت عکس بندازم چشمای قشنگتو میبندی
رفته بودیم خونه مامان جون وقتی میخواستیم ازت عکس بندازیم هر کاری میکردیم چشماتو میبستی شیطون مامان ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
3:37